سلام هر کسی می تونه این بازنویسی کند تاج میدم سوال غیر درسی است
توانگرزادهای را دیدم بر سر گور پدر نشسته و با درویش بچهای مناظره در پیوسته که: صندوق تربت ما سنگین است و کتابه رنگین و فرش رخام انداخته و خشت پیروزه در او به کار برده. به گور پدرت چه ماند خشتی دو فراهم آورده و مشتی دو خاک بر آن پاشیده؟!
درویش پسر این بشنید و گفت: تا پدرت زیر آن سنگهای گران بر خود بجنبیده باشد، پدر من به بهشت رسیده بود.
سلام بفرما حتما تاج بده مرسی💜
معني): فرزند يك ثروتمندي بر سر قبر پدرش نشسته بود و با فرزند يك فقير ي بحث مي كرد كه قبر پدر من از جنس سنگ است و سنگ قبرش رنگارنگ وسنگ فرش آن از از سنگ مرمر و خشتي از طلا در آن ساخته شده است ، چه شباهتي به قبر پدرت دارد كه با دو خشت ساخته اند و مقداري هم خاك روي آن پاشيده اند؟
درويش پسر اين را بشنيد و گفت: تا پدرت زير آن سنگ هاي گران بر خود بجنبيده باشد ، پدر من به بهشت رسيده باشد!
معني ) پسر درويش كه اين سخن را شنيد گفت: تاپدر تو از زير آن سنگ هاي سنگين بجنبد ، پدر من به بهشت رسيده است !
(تاج ۳ ساعت داشتم تایپ میکردم)